بیژن زنانه

سلام
من الین و مادموازل میزنم
30 سالمه
واقعا گیج شدم
ممکنه راهنماییم کنین
عطری که خاص و موندگار باشه و پخش بوی قوی داشته باشه
بین بیژن،گوچی بای گوچی،گوچی گیلتی و کلوئه لاو کدومو پیشنهاد میکنین
میخواستم از سری لانکوم بگیریم فرمودین مناسب 35 به بالاست
واقعا ممنونم از لطفتون

سلام به عطرافشان و خسته نباشید امروز به دستم رسید بسیار به موقع و خوب واقعا ممنون به نظرم همه خانوم ها بایداین عطر رو در منزل داشته باشن واقعا خوشبو و بوی ماندگار داره

سلام
اين عطر ميتونه چهار فصل باشه ؟
من از بوي گلي خوشم مياد اما شيريني زياد و خيلي نميپسندم يه شيريني و گرمي متعادل دوست دارم از ياس تو عطر خوشم مياد يه عطر چهارفصل ميخوام كه لااقل بهار و پوشش بده پخش بو هم برام مهمه و دوست دارم همه متوجه بشن عطر زدم !
و اينكه اين عطر مناسب براي روز يا شب ؟

یکی از کلاسیک های نازنینی که دوستش دارم،گرم و مهمان نواز،خونگرم و اماده و مهیا است خمیشه برای پذیرایی،ازش سردی نمیبین که خاطرتون رو مکدر کنه،شاید هم سنش نباشین که باش اونطور که باید ارنباط برقرارکنین امااونقدر گرم و لبخند به لب هست که به بدی ازش یادنکنین،و اگر هم دوره ایی باشین باش که …،پخته و باتجربه واصیل…
من هم سن شخصیتش نیستم اما،دوس دارم باش بشینم و حسش کنم کنارم توی چایی خوردن های عصرونه ام…ساکت و اروم بشینم تنها باهاش توی حیاط و چاییم رو بنوشم..گاهی حس میکنم باید یک سرویس چای خوری عالی و قدیمی این دورهمی دوتایی مون رو کامل کنه….

عطر مناسب همون سالهای 1980تا 1990.یه رایحه ی کلاسیک و تلخ .تلخیش به اندازه ی معلم فارسی کلاس دوم راهنماییم .یادمه ردیف اول مینشستم .خانم معلم فارسیم گهگاهی که کیف چرمی چروکیده ش رو مرتب میکرد این عطر رو لا به لای وسایلش با سایز کوچیک و بدون افشانه می‌دیدم.از رایحه ش بخاطر خود معلم متنفر بودم.معلمی بی احساس بود .هیچوقت من لبخندی رو صورتش ندیدم با اینکه معلم فارسی باید با احساس باشه .معلمی که بچه ها رو بخاطر بلد نبودن کلمه ها با زدن خط کش تنبیه میکرد .دو تا همکلاسیم هم به نامهای لیلا و مریم که دوقلو بودن و چند تا دیگه از دخترا مامور دادن خط کش.تا معلم فارسی خط کش میخواست اینا از هم برای دادن خط کش پیشی میگرفتن برای جلب نظر همون معلم فارسی.انگار مامورای تنبیه جهنم بودن .فضول و جاسوس کلاس هم بودن .یکبار همین معلم دفتر یادداشت منو دید که پدر عزیزم که عاشق شعر بود با روان نویس سالها قبل از اینکه دفتر یادداشت قدیمیش رو بده به من صفحه اولش با همون خط زیبای قدیمی‌ها با روان نویس این شعر رو نوشته بود که بخاطر بوسه ی بکار رفته معلمم صفحه اولش رو پاره کرد .یکبار هم باعث شد یکی از همکلاسی‌های زیبای کلاس بخاطر ترس و بلد نبودن پرسش دچار بی اختیاری بشه و تا مدتها مورد تمسخر مدرسه.خانم …عزیز اگه زنده ای امیدوارم بخندی و اگه دعوت حق رو لبیک گفتی خدا رحمتت کنه .بخاطر همین از عطرهای تلخ و ادویه ای که یادآور بعضی خاطرات تلخ هستن متنفرم.این عطر از نظر من اصلا ظرافت خانومانه نداره.شاید بخاطر میخک که باعث شده عطر خشن و کمی مردانه بشه.شعر هم این بود :” گرید و سوزد و افروزد و نابود شود هر که چون شمع بخندد به شب تار کسی بی گمان دست به آغوش نگارش ببرند هر که یک بوسه ستاند ز لب یار کسی گر نخواهی که کسی رخنه کند در حرمت سر نکش جان دلم بر سر دیوار کسی ” قدیما عطر تن هر کسی یاد آور خاطرات بود و هر کسی یکی دو تا عطر بیشتر نداشت اما متاسفانه الان شده اسباب تجمل و خودی نشان دادن برای اکثریت و متاسفانه یا خوشبختانه به یکی دوتا عطر هم بسنده نمی‌کنیم .خودم هم از این قاعده مستثنی نیستم و متاسفانه با این همه عطر اصلا یادآور خاطره برای کسی نمیشیم.قدیما عطرها خاطره ساز بودن برای الان ما .می‌گفتیم فلانی بوی عمو میده بوی خاله بوی دایی بوی پدر بزرگ و مادربزرگ و…میده.ببخشید حرافی کردم